لغات succeed، bored، frightened درس سوم زبان انگلیسی یازدهم


لغات succeed، bored، frightened درس سوم زبان انگلیسی یازدهم

آموزش واژگان succeed، need، confuse همراه با معرفی نقشهای مختلف و مترادفشان با حل نمونه سوالات تستی درس سوم زبان انگلیسی یازدهم – گزینه دو

متن :

در این فیلم آموزشی، به واژگان مهم و کاربردی درس زبان انگلیسی پرداخته شده است.

لغت “succeed” به معنی "موفق شدن" است. دیگر واژگان ساخته شده از این کلمه در جدول زیر آورده شده است.

لغت

نقش

معنی

successful

صفت

موفق

successfully

قید

به طور موفقیت آمیز

success

اسم

موفقیت

successor

اسم

فرد دنباله رو آدم قبلی، جانشین

successive

صفت

پیاپی


جمله زیر، مثالی از این لغت می باشد.

It was a highly successful performance.

آن واقعا یک اجرای موفقی بود.

لغات “need. Require” با یکدیگر مترادف بوده و به معنی "نیاز داشتن" هستند.  به عنوان نمونه جمله “I need to do it” به مفهوم "من نیاز دارم آن را انجام دهم" مثالی از این کلمه است.

لغت “junk food” به معنی "هله هوله" است. به عنوان meaning برای آن از عبارت “food that is not healthy because it contains a lot of oil and sugar”، به مفهوم "غذایی که سالم نیست زیرا حاوی مقدار زیادی روغن و شکر است" می توان استفاده کرد.

کلمه “bored” به مفهوم "کسل" می باشد. به عنوان اسم برای آن از “boredom” به معنی "کسالت" استفاده می شود. به عنوان نمونه، جمله زیر کاربردی از این لغت است.

I quit because I was bored with my job.

کارم را رها کردم زیرا از کارم کسل شده بودم.

عبارت “bored to tears” به معنی "بسیار بسیار خسته شدن" می باشد.

لغت “confuse” به معنی "گیج کردن" است.  به عنوان صفت برای آن از واژگان “confused” به مفهوم "گیج" و “confusing” به معنی "گیج کننده"، قید از “confusedly” به مفهوم "به طور گیج کننده ای" استفاده خواهد شد. به عنوان مثالی از این لغت به جمله زیر توجه کنید.

Now I am completely confused. Can you say the again?

حالا واقعا گیج شدم. می تونی دوباره آن را بگی؟

لغت “depressed” به معنی "افسرده، پریشان، ناراحت، غمگین، بهم ریخته، ناگوار" بوده و با واژگان “sad, unhappy, miserable, upset, down, homesick, distressed, heartbroken, gloomy”، در یک ردیف معنایی قرار دارد. در جمله زیر این واژه به کار رفته است.

Ali was depressed about the divorce.

علی به خاطر این طلاق افسرده شده است.

لغت “frightened” به معنی "وحشت زده" است. به عنوان فعل برای آن از “frighten” به مفهوم "وحشت زده کردن"، صفت از “frightening” به معنی "وحشتناک" استفاده می شود. جمله “The birds were frightened because the explosion was frightening”، به مفهوم "پرنده ها وحشت زده شدند زیرا انفجار وحشتناک بود" مثالی از لغت مذکور است.


سوالات متداول


معنای لغت “succeed”، صفت و قید آن چیست؟

کلمه “succeed” به مفهوم "موفق شدن" است. به عنوان صفت برای آن از “successful” به معنی "موفقیت"، قید از “successfully” به مفهوم "به طور موفقیت آمیز" استفاده می شود.


معنی لغت “depressed” و مترادف آن را ذکر کنید؟

کلمه “depressed” به مفهوم "افسرده، پریشان، ناراحت، غمگین، بهم ریخته، ناگوار" می باشد. به عنوان مترادف برای آن از لغات “sad, unhappy, miserable, upset, down, homesick, distressed, heartbroken, gloomy”، می توان استفاده نمود.


معنی لغت “frightened”، فعل و صفت آن را بیان کنید؟

کلمه “frightened” به مفهوم "وحشت زده" است. فعل آن لغت “frighten” به معنی "وحشت زده کردن"، صفت آن، واژه “frightening” به مفهوم "وحشتناک" می باشد.

درحال بارگذاری...
دانلود لغات succeed، bored، frightened درس سوم زبان انگلیسی یازدهم (فیلم) - 10.6 MB

تعداد مشاهده 1057