جمله سازی با لغات natural, moral, material درس سوم زبان انگلیسی یازدهم
در این فیلم آموزشی، به جمله سازی و آموزش واژگان که از بخش های مهم درس زبان انگلیسی می باشد، پرداخته شده است.
لغت “moral” به معنی "روحی، اخلاقی" می باشد و با واژگان “standards, values, principles”، در یک ردیف معنایی قرا دارد. جمله زیر مثالی از کلمه مورد نظر است.
Parents must give their children, moral guidance.
والدین نیاز است به بچه های خودشان راهنمایی های اخلاقی بکنند.
لغت “natural” به مفهوم "طبیعی" می باشد. همراه این کلمه می توان واژگان “childhood” به معنی "دوران طفولیت"، “disaster” به مفهوم " فاجعه، بلا"، “enemy” به معنی "دشمن"، “gas” به مفهوم "گاز"، “history” به معنی "تاریخ"، “law” به مفهوم "قانون"، “number” به معنی "عدد"، “philosophy” به مفهوم "فلسفه"، “resource” به معنی "منبع"، “right” به معنی "حقوق"، “science” به مفهوم "علوم"، “born” به معنی "به دنیا آمدن" را به کار برد. جمله زیر مثالی از لغت مذکور می باشد.
They wanted to preserve the forest in its natural state.
آنها خواستند که جنگل را با شکل طبیعی خودش حفظ کنند.
کلمه “material” به مفهوم "، ماده، مادی" است. دیگر واژگان ساخته شده از این لغت در جدول زیر آورده شده است.
لغت | نقش | معنی |
materialize | فعل | مادی گرایی کردن |
materialistic | صفت | مادی |
materially | قید | به طور مادی |
همچنین واژه “materially” به معنای "لوازم پزشکی" نیز می باشد.
این لغت را می توان همراه با واژگان “toxic” به معنی "مواد سمی"، “harmful” به مفهوم "مواد مضر"، “dangerous” به معنی "مواد خطرناک"، “building” به مفهوم "مواد ساختمان"، “constructions” به معنی "مواد ساخت"، “teaching” به مفهوم "مواد و مطالب آموزش"، “writing” به معنی "مطالب نوشتار"، “reading” به مفهوم "مطالب خواندن" به کار برد. جمله “The chairs are made of recycled material” به معنی "این صندلی ها از مواد بازیافتی درست شده اند" مثالی از این لغت است.
لغت “silk” به معنی "ابریشم" است. به عنوان صفت برای آن از واژگان “silky” به مفهوم "ابریشمی" و “silken” به مفهوم "ابریشمی"، اسم از کلمات “silkiness” به معنی "نرمی" و “silkworm” به معنی "کرم ابریشم" استفاده خواهد شد. جمله “I like to put on a silk shirt”، به مفهوم "می خواهم یک پیراهن ابریشمی بپوشم" کاربردی از لغت مورد نظر است.
کلمه “homeland” به مفهوم "زادگاه" بوده و “meaning” آن عبارت “the country where someone was born”، به معنی "کشوری که یک فرد در آن متولد شده" می باشد.
لغت “strategy” به مفهوم "استراتژی، ساختار، برنامه، طرح، روش" بوده و با واژگان “plan, schedule, timetable”، در یک ردیف معنایی قرار دارد. مثال زیر کاربردی از این لغت در جمله است.
What’s the current strategy to attract younger viewers?
چه استراتژی رایجی برای جذب بینندگان جوانتر وجود دارد؟
سوالات متداول
یک جمله با واژه “moral” مثال بزنید؟
کلمه “moral” به معنی "روحی، اخلاقی" است. جمله زیر مثالی از این لغت است.
He has no morals and will do anything for money.
اخلاقیات در کارش نیست و هر کاری برای پول انجام می دهد.
معنی لغت “strategy” و مترادف آن چیست؟
کلمه “strategy” به مفهوم "استراتژی، ساختار، برنامه، طرح، روش" است. به عنوان مترادف برای آن از لغات “plan, schedule, timetable”، می توان استفاده نمود.
لغت “material” به چه معناست. صفت و قید آن را ذکر کنید؟
واژه “material” به معنی "، ماده، مادی" می باشد. به عنوان فعل برای آن از “materialize” به مفهوم "مادی کردن" و صفت از “materialistic” به معنی "مادی" استفاده خواهد شد.