Vocabulary (واژگان) مهم و پرکاربرد بخش دوم درس سوم زبان انگلیسی یازدهم
در این فیلم آموزشی، واژگان مهم و پرکاربرد همراه با نمونه کاربرد آن ها در جمله نشان داده شده است.
لغات “increase, go up, rise, grow, shoot up” با یکدیگر در یک ردیف معنایی قرار دارند و به معنی "بالا رفتن، افزایش پیدا کردن، صعود کردن" می باشند. به عنوان نمونه، واژه “increase” در جمله زیر به کار رفته است:
Sales has increased by six percent in the last ten months.
فروش، شش درصد نسبت به ده ماه گذشته افزایش پیدا کرده است.
بعد از لغت “brain” به مفهوم "مغز" می توان از واژگان “damage” به معنی "زیانی که به مغز وارد می شود"، “dead” به مفهوم "مرگ مغزی"، “surgery” به معنی "جراحی مغز"، “child” به مفهوم " بچه ای که مغز یا مخ است"، “less” به معنی "کسی که دارای تفکر پایین تری است"، “storm” به مفهوم "طوفان مغزی، آشفتگی ذهنی"، “wash” به معنی "شستشوی مغزی" استفاده نمود. به عنوان نمونه، این لغت در جمله زیر استفاده شده است:
The doctors have found a tumor in his brain.
پزشک ها در مغزش یک تومور پیدا کرده اند.
کلمه “brain” می تواند برای مفاهیم “organ” به معنی "عضو"، “intelligent” به مفهوم "هوش، حواس" و “person” به معنی "فرد" به کار رود.
واژه “activity” به عنوان اسم بوده و به معنی "فعالیت" است. دیگر واژگان ساخته شده از آن، در جدول زیر آورده شده است.
لغت | نقش | معنی |
actively | قید | فعالانه |
act | فعل | عمل کردن |
action | اسم | واکنش، حرکت |
inaction | اسم | بی حرکت، بدون واکنش |
active | صفت | فعال |
activate | فعل | فعال شدن، عمل کردن |
actor | اسم | هنرپیشه مرد |
actress | اسم | هنرپیشه زن |
مثالی از این لغت، در جمله زیر آورده شده است:
The level of activity in the store increases dramatically at Christmas.
سطح فعالیت فروشگاه به طور قابل توجه ای در کریسمس، افزایش پیدا می کند.
لغت “science” به معنی "علم" می باشد. کلمه “scientist” به مفهوم "دانشمند" است. به عنوان صفت برای این واژه، از لغت “scientific” به معنی "علمی" و قید از “scientifically” به مفهوم "به طور علمی" استفاده خواهد شد.
کلمه “math” به مفهوم "ریاضی" است. دیگر واژگان ساخته شده از آن، در جدول زیر نشان داده شده است.
لغت | معنی |
mathematics | ریاضیات |
mathematical | به طور ریاضی |
mathematician | ریاضی دان |
عبارت “do the math” به معنی "حساب کتاب کردن" می باشد.
سوالات متداول
معنی لغت “increase” و مترادف آن را بیان کنید؟
کلمه “increase” به مفهوم "بالا رفتن، افزایش پیدا کردن، صعود کردن" بوده و با واژگان “increase, go up, rise, grow, shoot up” مترادف می باشد.
معنی واژه “activity”، قید، صفت و مثالی از آن را در جمله ذکر کنید؟
این کلمه اسم بوده و به معنی "فعالیت" است. به عنوان قید برای آن از “actively” به مفهوم "فعالانه"، صفت از “active” به معنی "فعال" استفاده خواهد شد. نمونه کاربرد آن، در جمله زیر آورده شده است.
The level of activity in the store increases dramatically at Christmas.
سطح فعالیت فروشگاه به طور قابل توجه ای در کریسمس، افزایش پیدا می کند.
لغت “science” به چه معناست. صفت و قید آن را بیان نمائید؟
کلمه “science” به معنی "علم" است. صفت این لغت، واژه “scientific” به مفهوم "علمی" و قید آن “scientifically” به معنی "به طور علمی" می باشد.