چرا ارزشیابی پیشرفت تحصیلی؟
دوره دوم متوسطه
ماجرای تغییرات محتوایی در نظام آموزش و پرورش موضوع مفصل و دامنهداری است که برای پرداختن به آن مجالی گسترده و فرصتی مبسوط لازم است تا بتوان آن را از زوایای مختلف و بهصورت موشکافانه مورد بررسی قرار داد، اما عدم وجود چنان مجال و فرصت به این معنی نیست که نتوانیم به ریز موضوعات مرتبط با آن بپردازیم و پیرامون آنها گفتوگو کنیم. یکی از این ریز موضوعات «دورۀ دوم متوسطه» است.
دورۀ دوم متوسطه را میتوان از سه منظر مورد ارزیابی و بررسی قرار داد. جایگاه قانونی بر اساس «سند تحول بنیادین نظام آموزش و پرورش» و «برنامۀ درسی ملی»
ویژگیها و خصوصیات آموزشی و پرورشی با تکیه بر «رویکردهای تربیتی»
جایگاه و «کارکرد واقعی» از نگاه اولیا دانشآموزان و متولیان آموزشی مدارس
اگرچه میتوان با تکیۀ مستقل بر هر یک از مناظر سهگانه به دورۀ دوم متوسطه پرداخت و با استفاده از ویژگیهای «قانونی»، «تربیتی» و «واقعی» این دوره را بهتر و دقیقتر شناخت، اما فکر میکنیم اگر ابتدا نسبت خود را بهعنوان «مؤسسه آموزشی فرهنگی» با این دوره مشخص کنیم و نگاهمان را تبیین نماییم نتیجهای منطقیتر و کاربردیتری خواهیم گرفت.
ما و دوره دوم متوسطه
وجود تجربههای آموزشی و مشاورهای و نیز مطالعات عمیق علمی حکایت از آن دارد که ورود به دورۀ دوم متوسطه باید با نگرش و نگاهی متفاوت نسبت به رویکردهای آموزشی و مشاورهای آمادگی آزمون سراسری انجام پذیرد.
مؤسسه آموزشی فرهنگی گزینهدو که سابقۀ طولانی و درخشان در برگزاری آزمونهای آزمایشی ویژهی داوطلبان آزمون سراسری دارد و پایهگذاری بسیاری از ابزارها، الگوها و روشهای نوین آموزشی، تولیدخدمات متنوع و گستردۀ صوتی و تصویری و حضور طولانی مدت و مؤثر در شبکههای مختلف صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را از طریق اجرای برنامههای متنوع آموزشی و مشاورهای در کارنامۀ فعالیتهای خود ثبت کرده است؛ بر اساس برنامۀ استراتژیک خود و در مسیر پیادهسازی جهتگیریهای استراتژیک مؤسسه، در سالهای گذشته حرکت به سمت مقاطع پایینتر را آغاز نمود.
تجربۀ طولانی برگزاری آزمونهای آزمایشی و تفاوت رویکردهای ویژۀ دورۀ دوم متوسطه نشان میداد که فعالیت آموزشی مشاورهای مؤثر در این دوره نیازمند محوری است که علاوه بر دارابودن شاخصهای دقیق آموزشی، تأثیرگذار و برای تمامی عوامل درگیر در موضوعِ آموزش اعمِّ از مدیر، دبیر، مشاور، خانواده، دانشآموز و ... تحرک آفرین باشد. تحقیقات مفصل و نوین آموزشی حکایت از این داشت که «ارزشیابی پیشرفت تحصیلی» با ویژگیهای خاص خود توانایی این نقش محوری را دارد.
ارزشیابی پیشرفت تحصیلی و ویژگی های آن
ارزشیابی فرآیندی نظامدار برای جمعآوری، تحلیل و تفسیر اطلاعات است تا وضعیت تحقق اهداف و میزان دستیابی به آنها مشخص شود.
ارزشیابی به معنی تعیین داوری با تأکید بر ویژگی مهم کیفیت است.
در ارزشیابی پیشرفت تحصیلی کیفیت عبارت است از: داوری در مورد دانش، مهارتها و تواناییهایی که از یادگیرنده پس از انجام فرآیند یاددهی انتظار میرود.
چون یاددهی فرآیندی دو سویه است، پس برای داوری درست باید علاوه بر یادگیرنده ، تمام عوامل تأثیرگذار بر موضوع و فرد مورد ارزشیابی قرار بگیرند.
ممکن است بخشی از عوامل تأثیرگذار بر فرآیند یاددهی بین یادگیرندگان مشترک باشند ولی تعداد این عوامل به قدری کم است که نمیتوان برای آنها نقش تعیینکننده قائل شد. در مورد عوامل غیرمشترک این نقش و تأثیرگذاری کاملاً برعکس است. یعنی تعداد عوامل فردی مؤثر بر یادگیری آنقدر متنوع و گسترده است که هیچ سهم مشترکی برای مقایسۀ بین آنها نمیتوان قائل شد.
عوامل مشترک در فرآیند یاددهی عبارتند از: موضوع درس، کتاب درسی، محیط و فضای مدرسه و کلاس، شخص دانشآموز و معلم، ابزارهای فیزیکی مورد استفاده.
بخشی از عوامل مؤثر فردی در فرآیند یاددهی عبارتند از: سبک و شیوۀ یادگیری، سطوح یادگیری، شخصیت و الگوهای تربیتی و رفتاری یادگیرنده، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری از محیط پیرامونی، مهارتها و تواناییهای جذب در یادگیرنده، نحوه و میزان آشنایی، استفاده و تسلط بر مهارتهای یادگیری و ... .
آزمون صرفاً یکی از روشهای جمعآوری اطلاعات در ارزشیابی آموزشی است. از این روش با لحاظ نمودن شرایطی خاص میتوان برای اندازهگیری استفاده کرد.
آزمونهای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی یکی از شیوههای متنوع آزمونهای ارزیابی توانایی است.
در آزمونهای ارزشیابی پیشرفت تحصیلی اولویت با اندازهگیری کیفی مهارتها و تواناییهای فنی (آموختهها و تجربهها) است.
جمع بندی و نتیجه گیری
تحقیـق: بررسی علمی نشان داد که دورۀ دوم متوسطه با آنچه تاکنون در عرصۀ آموزشی کشور صورت میگرفته است، ماهیت و ساختاری متفاوت دارد. بررسیها نشان میداد ساختار جاری در عرصۀ آموزشی کشور نشأت گرفته از آزمون سراسری است. یعنی چون در پایان دورۀ دوم متوسطه، ورود به دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی مستلزم شرکت در آزمونی است که ویژگیها و خصوصیات خاص خود را دارد، تمام تلاشهای آموزشی در این جهت قرار گرفته است تا دانشآموزان و دانشآموختگانی تربیت شوند که بتوانند از عهدۀ آزمون سراسری بربیایند و موفق به حضور در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی شوند.
یک حس کاذب: بهصورت کاذب این احساس بهوجود آمده است که باید دانشآموزان در سطوح پایینتر نیز با همان ملاکها و معیارهای آزمون سراسری مورد ارزیابی قرار بگیرند. از همین رو معیارهایی چون رتبه ، مقایسه و ... که تماماً ابزارهای سنجش و گزینش دانشجو هستند به سایر پایهها و مقاطع تحصیلی نیز تسرّی پیدا کرده است.
غفلت از اصل: بررسیها نشان داد در فضا و موقعیتی، اصل و محتوای آموزشی مورد غفلت قرار گرفته است و حاشیههای غیرمرتبط با وظایف آموزشی دانشآموزان روز به روز پر رنگ و پر رنگتر شدهاند. درست در زمانی که باید دانش آموز مفاهیم درسها را درک میکرده است تا با اتکا بر آن مفاهیم بتواند به تقویت مهارتهای محاسباتی خود بپردازد و نهایتاً از عهدۀ پاسخگویی به پرسشهای مرتبط با موضوعات درسی برآید، به این سمت سوق داده شده است که به یادگیری مهارتهای تستزنی و فراگیری نکات تستی بپردازد. درست در زمانی که دانشآموز باید به شناسایی سبک و شیوهای میپرداخته که بر اساس آن یادگیری بهتری خواهدداشت، به این سمت سوق داده شده است تا در رقابت با دیگران (واقعی یا فرضی) به دنبال روشهایی باشد که اسباب توفیق آنان بوده است در حالیکه عمل کردن به آن روشها هرگز منجر به موفقیت وی نمیشده است.
کارشناسان میگوینـد: بررسیها نشان داد نخستین توصیهای که روانشناسان و کارشناسان تعلیم و تربیت به والدین میکنند تا با استفادۀ از آن بتوانند ارتباطی مؤثر با فرزندانشان داشته باشند، خودداری از مقایسۀ آنان با دیگران است و البته این گروه از متخصصان همواره توصیه میکنند که والدین، فرزندان خود را بهصورت مرتب و روزمره نسبت به کارها و رفتارهایی که دارند صرفاً با خودشان (فرزند) مقایسه و ارزیابی کنند و با مشاهدۀ کوچکترین پیشرفت، موفقیتهای هر چند کوچک را برجسته نمایند و مورد تشویق قرار دهند. علاوه بر این کارشناسان توصیه میکنند اگر والدین در مقایسۀ فرزند با خودش، ناکامیها و عدم موفقیتهایی را مشاهده کردند، صبور باشند و از سرزنش و توبیخ حتی بهصورت ضمنی و تلویحی خودداری نمایند.
مقایسـه با خود: تحقیقات مفصل روانشناختی و آموزشی ثابت کردهاند که بهترین شیوه برای بالابردن کیفیت آموزش و ارتقاء سطح علمی دانشآموزان، در کنار مقایسۀ آنان با شرایطی که قبلاً داشتهاند، نشان دادن نقاط دارای اشکال بهصورت شفاف و صریح است.
مسیری برای موفقیت در تمام آزمونها: هنگامیکه دانشآموز در مسیر آموزش مطالب، موفق به شناسایی نقاط ضعف خود میشود، راهکارها و ابزار رفع مشکلات خود را میشناسد، مشکلات خود را رفع میکند و مسیر پیشرفت تحصیلی را میپیماید؛ از توان علمی لازم برای موفقیت در هر آزمونی برخوردار خواهدبود. البته طبیعی است برای آزمون سراسری نیازمند انجام کار و تدارک ویژهای است که زمان انجام آن درست در سال پایانی دورۀ دوم متوسطه قراردارد. طبیعی است دانشآموزی که با پیمودن مسیر پیشرفت تحصیلی از توان علمی لازم برخوردار است ، نیازمند این نیست که در سال پایانی در کنار آموختن روشهای ویژۀ آزمون سراسری به فراگیری مطالبی بپردازد که میبایست در پایههای پایینتر آموخته باشد. صرفاً با چنین تدبیری است که دانشآموز با آمادگی کامل و به دور از تنشها، استرسها و اضطرابهای معمول، به انجام فعالیت اصلی خود خواهد پرداخت و طعم شیرین موفقیت را با پذیرش در رشته و دانشگاه مطلوب خواهد چشید.